بخش وسیعی از سرزمین ایران به دلیل قرار گیری در موقعیت جغرافیایی خاص، پاییز و زمستانهای بسیار سردی دارند و ساکنان در این نقاط نیاز دارند در این فصول محل سکونتشان را گرم نگه دارند. به گفته کارشناسان قدمت کرسی به پیدایش اولین سازهها و نشیمنگاهها در ایران برمیگردد، زیرا پس از آنکه انسان آتش را کشف کرد، برای خود خانه و وسایل مورد احتیاج ساخت، استفاده از کرسی برای افراد متوسط جامعه مقرون به صرفه بود.
همچنین سرزمین ایران جنگلهای زیادی ندارد و تهیه هیزم برای بخاری های هیزمی هزینه بسیار داشته تا جایی که ژان باپتیست تاورنیه، جهانگرد و بازرگان فرانسوی که در دوران سلطنت صفوی به ایران آمده چنین مینویسد: «آتش زیاد درست نمیکنند، زیرا چوب در آنجا خیلی گران و بسیار کمیاب است.» همة این عوامل دست به دست هم داده و موجب برپایی کرسی شدهاند.
یک منقل زیر کرسی قرار میگرفت که تامین کنندة گرما و حرارت بود. برای آماده کردن کرسی ابتدا ته و درزهای موجود در منقل را با گچ خیس به طور کامل میپوشاندند و در آن خاکستر الک کرده میریختند، سپس وسط خاکسترها را گود کرده و در گودی آن خاکه زغال میریختند و بعد آتش زغال میگذاشتند و باد میزدند تا آتش زغال به خاکه زغالها برسد. سپس به آهستگی و با کفگیر روی آن خاکستر ریخته و خاکسترهای دور منقل را به دور خاکهها و آتش رو برگردانده و دوباره صافشان میکردند. در انتها منقل را برای آنکه بوی زغال از بین برود برای مدتی در فضای آزاد قرار داده و سپس زیر کرسی میگذاشتند.
البته هر چند ساعت یکبار یک لایه از خاکستر را کنار زده و آتش منقل را تند میکردند. این فرایند برای اولین منقلی که زیر کرسی قرار میگرفت انجام میشد. از این مرحله به بعد، هر چند ساعت یکبار منقل را «خاکه رو خاکه» میکردند یعنی آتش ته منقل را با خاکانداز برمیداشتند، به جایش خاک تازه و مجددا آتش ریخته و روی آن خاکستر میریختند، این کارها اغلب وظیفه زنان خانواده بود.
روش دیگری نیز برای تهیه آتش گلولهای بود که از خاکه زغال تهیه میکردند. در این روش، در فصل تابستان خاکه زغالها را در طشت آب میریختند، وقتی که شنها تهنشین میشدند، زغالهایی را که روی سطح آب مانده بود را جمع و از آنها گلولههایی سفت و فشرده درست میکردند، سپس آنها را زیر نور خورشید قرار میدادند تا خشک شوند. وقتی که فصل زمستان فرا میرسید دو یا سه گلوله را در اولین آتش در ته منقل قرار داده و رویش خاکه و آتش میریختند و در ادامه مراحلی که در روش اول ذکر شد انجام میدادند.
در خانوادههای فقیری که بضاعت فراهم کردن منقل را نداشتند برای گرم کردن کرسی از «چاله کرسی» استفاده میشد. در این روش در اتاقی که «زیر پر» بود، چالهای کنده، دور تا دورش را گچ کشیده و صاف میکردند. آتش را درون این چاله درست کرده و کرسی را رویش برمیگرداندند. البته گاهی چال کرسی به منظور قرار دادن منقل یا استنبلی زغال در آن کنده میشد تا در هنگام قرار دادن پا در زیر کرسی پا با منقل برخورد نکند. همانطور که گفتیم چال کندن بیشتر در خانوادههای تهیدست مرسوم بود و از آنجایی که این خانوادهها توانایی درست کردن آتش دیگری نداشتند، از این آتش برای پختن غذا و نیز گرم ماندن آن استفاده میکردند که البته گاهی پای افراد به آن برخورد کرده و غذا روی آتش میریخت. بعدها سازندگان کرسی میخ یا قلاب کوچکی در سقف کرسی کار میگذاشتند و به آن چند رشته سیم میبستند و ظرف غذا درون این محفظه قرار میگرفت.
کاربرد کرسی صرفا برای گرم کردن خانه و اهالی آن نبود بلکه محلی بود برای دور هم نگه داشتن اعضای خانواده و تقویت صمیمیت بین آنها. نشستن دور کرسی نیز آداب و قوانین خود را داشت، به این صورت که بزرگترها در دورترین فاصله از در اتاق یعنی بالای اتاق و کودکان جایی پایینتر قرار میگرفتند.