روستای دستکند میمند در 38 کیلومتری شهر بابک در استان کرمان و در ارتفاع ۲۲۴۰ متری از سطح دریا واقع شده است. مساحت این روستا حدودا ۴۲۰ کیلومتراست.
لغت میمند متشکل از دو لغت می (شراب) و مند (مست) است. روایات گوناگونی درباره علت نامگذاری روستا سینه به سینه نقل شده است. بر اساس یکی از این روایتها اهالی این روستا بعد از آنکه می نوشیده و مست میشدند، شروع به کندن حفرهها در دل صخره میکردند.
طبق بررسی عمر سفالهایی که در دژ میمند یافت شده اند، قدمت این روستا حدود ۲ تا ۳ هزار سال است. البته حدود بیست سال پیش یک باستانشناس عمر این روستا را ۱۲ هزار سال دانسته است، پژوهشگران و باستانشناسان همچنان در حال بررسی آثار این روستا هستند تا بتوانند عمر دقیقی برای روستای میمند تعیین کنند.
نکته قابل توجه در این روستا وجود استحکامات دفاعی در آن است. این توانایی و استحکامات دفاعی مطابق با سبک معماری و زندگی روستایی بوده و موجب شدهاند روستای میمند طی سالیان سال از خود و ساکنینش در برابر حملات دشمنان گوناگون محافظت کند و در نتیجه تحولات و درگرگونیهای اجتماعی و فرهنگی کمتری در آن اتفاق بیفتد.
روستای میمند منطقهای باستانی به حساب میآید و آثار تاریخی بسیاری همچون معبد، برج، قلعه و خانههای صخرهای پراکنده در آن قرار گرفته اند.
هنوز مشخص نشده است که روستای میمند را کدام قوم ساخته و دلیل این نوع خانه سازی در دل این صخرها چه بوده است البته فرضیههایی درباره این روستا مطرح شدهاند. براساس فرضیه اول قدمت این روستا به قرن ۷ یا ۸ قبل از میلاد برمیگردد که همزمان با دوره اقوام ماد است. مادها که در مناطق غربی ایران ساکن بودند برای ساخت بناهای خود از معماری صخرهای استفاده میکردند.
در نتیجه نخستین اهالی میمند از اقوام آریایی بودهاند. اما با توجه به این نکته که در آن قرون آیین مهرپرستی در ایران رواج شاید این مردم آریایی نبوده و تنها پیرو آیین مهرپرستی بوده باشند. یکی از ارکان مهم در آیین مهرپرستی جاودانگی و غیر قابل شکست بودن است که این امر سبب شده کوهها به خاطر استحکام و استواریشان در این آیین مقدس انگاشته شوند. در نتیجه در بسیاری از موارد وجود معماری صخرهای نشانی از آیین مهرپرستی است.
فرضیه دوم قدمت میمند را مربوط به قرون ۲ و ۳ پس از میلاد میداند که همزمان با حکومت سلسله اشکانیان در ایران است. در این دوره قبایل کوچنشین کرمان که از زمان سلسله اشکانی به نقاط مختلف در حال کوچ بودند، مناطق خوش آب و هوا را برای یکجانشینی انتخاب کردند. با توجه به وجود دژ و دخمههایی برای تدفین مردهها در این منطقه، به نظر میآید که این نظریه به واقعیت نزدیکتر باشد. همچنین شباهت نوع تدفین و گورستانها به دوره ساسانی به فرضیه دوم اعتبار بیشتری میبخشد.